فیلم «پیر پسر» رو دقیقا چند روز بعد از تموم شدن جنگ 12 روزه رفتیم. سه شنبه، هفتم تیر بود. پردیس سینمایی ملت شلوغ بود و از پارکینگ مزخرف زیر پل هم نگم براتون. خلاصه با همسرم تند تند توی فضای باز بیرون از سالن، ساندویچمون رو سق زدیم و دوان دوان به سمت سالن رفتیم.
خدمتتون عرض کنم که فیلم «پیر پسر» سه ساعت و 15 دقیقه بود و پیشنهاد میدم تا از سینما برداشته نشده حتما بهش سری بزنید و ببینید. حتی اگر سالن وی آی پی نرید و دراز نکشید، فیلم انقدر پر کشش هست که شما رو خسته نمیکنه. حالا بریم سراغ تحلیل فیلم و ترجیحا تلاش کنیم فیلم رو اسپویل نکنیم.
اصلا «پیر پسر» در این فیلم کیه؟
در فیلم، «پیر پسر» به شخص خاصی اشاره نداره. پیر پسر در این فیلم اشاره به افرادی داره که از لحاظ جسمی به بلوغ رسیدن اما از لحاظ فکری هنوز وابسته و کودک هستن.
رابطه آسیب دیده و سمی افراد در خانواده
پدر خانواده، بسیار کنترلگر، به شدت معتاد (مواد مصرفی متفاوت) و تحقیرگر هست و رفتارهای پر خطر جنسی دارد. پدر فیلم، خشونت بالایی دارد و از لحاظ چثهای تنومند است. همه این موارد باعث میشود، تا در سرتاسر فیلم مردی را به چشم ببینیم که با لا ابالیگری ها و خشونتهایش، باعث آسیبهای مکرر به فرزندانش شده است. علی و رضا: فرزندان پدر دژخیم این دو با سن زیاد، بدون کار مشخص، وابسته به پدر، بدون رابطه عاطفی مشخص و یا حتی دوستان مشخص در چرخه خشونت پدر افتادن و سرسام آور به دور خود میچرخن. انقدر میچرخن که از این سردرگمیها در طول فیلم روانشون بارها و بارها بالا میاره.
رعنا؛ زنی که سرو قامت بود اما شکست

رعنا تمام تلاش خود را کرد تا زندگیش را به شکل دیگری بسازد و حتی عشق را تجربه کند.اما میان بازی پیر پسرها گیر افتاد. حتی دو پسر که از بیرون به نظر میرسد خیلی حتی داخل بازی نیستند
رعنای فیلم «پیر پسر» از همه جا بی خبر اما با شخصیت مرزی و احیانا کمی نوسان خلق و صد البته آسیب دیده از ناملایتیهای روزگار، شروع آرامی داشت اما هر چی پیش رفت، سرنوشتش تن مارو بیشتر لرزوند. رعنا حضور عمیقی در فیلم داشت. حتی لحظه ای از حضورش و حتی یه واژه از دیالوگش اضافه کاری نبود. رعنا یک بانوی جا افتاده، از دید پسران سکسی و احتمالا اغواگرهست و یک صحنه محشر فیلم، جایی بود که هر سه پیر پسر از پشت شیشه، کاملا ارادی و چشم چران، رعنا را وقتی وارد حیاط میشود میپایند. صحنه ای که کل سالن سینما با آن زیر خنده زد. اما در اون سکانس حس مخوفی وجود داشت. حس ترس. رعنا مانند سوسک در تنگنا! صحنه ای که انگار هر سه دوست دارند از پشت شیشه عورت نمایی کنن و به نوعی لیلا را برای خود، از خود بی خود کنن.(عجب جمله ای شد. به قول بیل.ای در کتاب سرزمین شیاطین: کیفور!) تق…تق…تق…سکانس پشت سکانس… یک زن… با کفشی پاشنه بلند…لاک قرمز… چشم چرانی… دوباره کفش… دریدگی و پررویی… بو کردن کفش…فتیش…فانتزی… تیغ…عین آرشه ویولن روی پوست… و آخ…چه سکانسهای نابی در حد فیلمهای ایرانی با همه محدودیتها.
خانه پیر پسر ها!
در این فیلم خوب، خداییش نباید از لوکیشن خونه بگذریم. خونه در این فیلم نماد بهمریختگی، هرج و مرج و عصیان هست. خونه قدیمی، کثافت و بزرگ. انگار که این خانه یه تنه بخش زیادی از آسیبهای مغزی و تروماهای بازیگرها و زندگی گذشته اون ها رو به تصویر میکشه و در آخر هم توی همین خونه تراژدی نهایی رقم میخوره.
و جمعبندی!
چون فیلم هنوز توی سینما هست و نمیخوایم که لو بدیم داستان رو فقط گفتیم که کلیاتی رو بگیم و موضوع رو جمع کنیم. اما به هر حال « پیر پسر» فیلمی هست که باید دید و شاید بیش از یک بار دید. یک تضاد تب آلود وحشی در روان… یک ضد اجتماعی که شاخش در مقابل کلاستر c ها میشکند. یک آلت تناسلی بی قرار که پس از سال ها آسیب زدن، بالاخره به گوشه ای می افتد.
میلاد زارعی
رواندرمانگر و هیپنوتراپیست
12 دیدگاه
معتاد فیلم
من فیلمو دیدم. به نظرتون یه مقدار شاد و شنگول نیست متنتون برای چنین فیلمی؟
milad
سلام دوست من. من میلادم!
راستشو بخواید من انقدر از فیلم های جدی روانشناختی به وجه میام که لحنم اینطوری هیجان زده میشه.
افشین
شنیدم که میخوان برش دارن
باید زودتر بریم پس
milad
اره اره حتما دوست من.
نرگس
به نظرم خیلی سیاهه. من طاقتشو ندارم
milad
نه نه…اینطوریام نیست.
حسن
من دیدم فیلمو.ویژگی هارو خوب گفته بودی
milad
مرسی از همراهیت.
حسن
من دیدم خیلی قشنگ بود
توضیحاتتون در مورد شخصیت ها جالب بود
milad
مرسییی که خوندی.
ستاره
مرسی که اسپویل نکردید. با این توصیفات ادم دوست داره بره ببینه
milad
مرسی. اره حواسم بود.